سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و مردى را دید که براى زیان دشمن خویش مى‏کوشید و به خود زیان مى‏رسانید بدو فرمود : ] تو کسى را مانى که به خود نیزه‏اى فرو برد تا آن را که پس وى سوار است بکشد . [نهج البلاغه]
مدیریت امور فرهنگی پودمان 4
 
»» نظامهای سیاسی گوناگون

 

بخش الف ) تعریفی از سوسیالیسم : 

بخش سیاسی - سوسیالیسم از ریشه لاتینی سوسیوس socius به معنی همراه و شریک مشتق شده است، هرچند این تعریف ساده نمی تواند پیچیدگی های آموزه سوسیالیسم و تفاسیر متعدد آن را توضیح دهد. به طور کلی نظریه های ناظر به سوسیالیسم در برابر لیبرالیسم قرار دارند، برابری را بر آزادی ترجیح می دهند و چندان با فردیت انسان سازگار نبوده و عمدتا فرد را به مثابه جزیی از کل جامعه می نگرند. اولین آموزه های سوسیالیسم را به افلاطون نسبت می دهند. 

 

انواع سوسیالیسم 

1-جامعه اشتراکی: گروهی از سوسیالیستها همچون رابرت اوئن از ایجاد جامعه اشتراکی حمایت کردند. او برای مبارزه با فقر پیشنهاد تشکیل "دهکده های تعاونی" را داد که در هر دهکده هزار نفر اسکان یابند و به طور دسته جمعی زندگی کنند و کار کنند. همچون به جای پول از کوپن استفاده شود. او همچنین اتحادیه بزرگ کارگران انگلستان با پنجاه هزار عضو را تاسیس کرد. شارل فوریه در فرانسه نیز همین ایده را مطرح کرد و از تشکیل دهکده های تعاونی با دو هزار عضو حمایت کرد. 

2- نفی مالکیت خصوصی: ریشه تمام بدبختی های بشر را در مالکیت خصوصی دانستند و خواهان لغو مالکیت خصوصی و انتقال همه مالکیتها به دولت شدند، هرچند که این عده خواستار انتقال مسالمت آمیز بودند اما برخی همچون بابوف برای نفی مالکیت خصوصی به خشونت روی آوردند. 

3- مداخله مستقیم دولت در اقتصاد: در حالی که لیبرالیستها عمدتا در دفاع از آزادی با مداخله دولت در اقتصاد مخالف هستند، سوسیالیستها طرفدار مداخله دولت در اقتصاد هستند. 

4- سوسیالیسم مارکسیستی: مارکس تمام سوسیالیستهای پیش از خود را سوسیالیستهای تخیلی خواند و معتقد شد که تنها سوسیالیسم او علمی است که بر دترمینیسم تاریخی استوار است. مارکس معتقد بود تاریخ روندی جبری دارد که از کمون اولیه آغاز شده و به برده داری، فئودالیسم و سرمایه داری رسیده و پیش بینی می کرد که به سوسیالیسم 

می رسد که در این مرحله مالکیت خصوصی از بین می رود و همه اموال و دارایی ها اشتراکی می شود و سپس به کمک دیکتاتوری پرولتاریا(کارگران بدون ابزار) به کمونیسم که جامعه بدون طبقه و بدون دولت و بدون مالکیت است می رسد. به این ترتیب سوسیالیسم یکی از مراحلی است که بر اساس اندیشه مارکسیسم قرار بود رخ دهد. این پیش بینی هیچ گاه محقق نشد. 

5-سوسیالیسم فاشیستی: از ترکیب سوسیالیسم و نژادپرستی، نازیسم در آلمان به رهبری هیتلر و از ترکیبش با ناسیونالیسم افراطی، فاشیسم در ایتالیا به رهبری موسولینی زاده شد. این نوع فردگرایی و جستجوی منافع فردی را کاملا محکوم کرده و دولت را مظهر خودآگاهی و کلیت ملت دانستند. با فروپاشی شوروی، سوسیالیسم مارکسیستی به پایان خط رسید اما اندیشه سوسیالیسم غیرمارکسیستی همچنان زنده و پویاست 

 

بخش ب ) لیبرالیسم :

    به انگلیسی Liberalism))‏ در معنای لغوی به معنی آزادی خواهی می‌باشد (البته لازم به ذکر است کاربرد کلمه لیبرال برای شخصی در ایران و در ادبیات سیاسی به معنای پیروی آن شخص از مکتب لیبرالیسم بوده و معنای لغوی آن منظور نمی‌شود) به آرایه وسیعی از ایده‌ها و تئوری‌های مرتبط دولت اطلاق می‌شود که آزادی شخصی را مهم‌ترین هدف سیاسی می‌داند. 

 

بخش ج )گونه های لیبرالیسم

کلی به پنج گونه تقسیم می شود:

  1. لیبرالیسم فرهنگی: یعنی جانب داری از آزادی‌های فردی و اجتماعی ـ مثل آزادی اندیشه و بیان ـ و گسترش فرصت‌های آزادی و انعطاف پذیری اخلاقی و غیره.

  2. لیبرالیسم دینی: به این معنا که اصولا دین امری شخصی است و باورهای دینی احساس درونی و غایب از حواس انسان نیست، بلکه تجربه دینی مانند تجربه‌های حسی از احساس زنده و غیر غایب حکایت دارد. و حقایق دینی با هیچ مقطع تاریخی و فرهنگی خاصی گره نخورده است.

(منظور اصلی نفی، خدا و وحی و خارج نمودن دین و احکام دین از حوزه‌ی زندگی اجتماعی و تمامی شئون می‌باشد که به جایگزینی قوانین وضع شده توسط افراد (قدرت‌ها) می‌انجامد.

  3. لیبرالیسم اخلاقی: از آنجا که در لیبرالیسم هیچ قانون کلی اخلاقی وجود ندارد، لذا معیار تشخیص دهنده خوب و بد، خود انسان است. بنابراین، امیال ظاهری افراد همان امیال واقعی آنها است و باید مورد احترام قرار گیرد؛ یعنی لیبرالیسم اخلاقی، اعتقاد به یک آیین 

تساهل گرا، انعطاف پذیر و اباحی مسلک در آموزه های اخلاقی است.

(این اصل نیز به رغم ظاهر مطلوبش، توجیه کننده جنایات، فردی و سیاسی و اجتماعی صاحبان قدرت است. وقتی هیچ قانون کلی «خوب و بد» وجود نداشته باشد و ملاک تشخیص انسان‌ها و امیال‌شان باشد، هیچ جنگ، ترور، جنایت، تهاجم، چپاول و ... نیز بد نخواهد بود و کسی نمی‌تواند به طور کلی ظلم را محکوم کند).

 4. لیبرالیسم اقتصادی: یعنی حفظ آزادی اقتصادی و دفاع از حریم مالکیت خصوصی و 

سرمایه داری، و دخالت حداقلی دولت بر فعالیت‌های اقتصادی افراد، یا عدم دخالت دولت و هر عامل خارجی در اقتصاد افراد.

5. لیبرالیسم سیاسی: بر اساس لیبرالیسم سیاسی، باورها و اعتقادات هر کس در حوزه فردی و شخصی محترم است. دولت باید زمینه را فراهم کند که هر شخص بتواند برای انجام مراسم مذهبی خود آزادی عمل داشته باشد. هدف اصلی، نه لیبرالیسم سیاسی، بلکه فقط و فقط جدا نمودن دین و مذهب از حوزه‌ی سیاست است.

بخش د 

ویژگی های نظام اسلامی 

اسلام دینی است که دارای نظام ویژه خود می باشد که لازم است برای شناخت این نظام ویژه، به ویژگی های آن بپردازیم و آن ویژگی ها عبارتند از:

1ـ حاکمیت روح توحیدی :

نظام اسلامی ، نظام تعاون، احسان، عدل و ایثار است نه نظام استثمار، استخدام، استعباد و استعمار و آن چه که رشته همه شئون نظام را به همدیگر پیوند می دهد و بر آن مجموعه حاکم است، اصل توحید و الهی بودن است، در این نظام هیچکس حق تعدی به دیگران و تحمیل بر آن ها را ندارد.

2ـ محو فاصله طبقاتی :

 

در نظام اسلامی فاصله طبقاتی پذیرفته نشده است، یعنی اموال و ثروت های نظام اسلامی در اختیار گروه خاصی نیست. در سوره مبارکه حشر می فرماید: انفال و غیر آن را به گونه ای تقسیم کنید که ثروت های نظام اسلامی در دست گروه خاصّی دور نزند. 

 

 3ـ  حکومت خدا بر مردم:

جامعه اسلامی فاقد قانون و حکومت نیست و شکل حکومت آن نه حکومت «فرد بر جامعه» است نه حکومت «مردم بر مردم». حکومت فرد بر جامعه این است که آراء، اندیشه و خواسته های یک نفر بر جامعه حاکم باشد. نظام های استبدادی از این قبیل است یک فرد هرچه تصمیم بگیرد همان معتبر و لازم الاجرا است. 

 

4 ـ مردم مکلّف اند نه صاحب حق:

چون حکومت اسلامی حکومت خدا بر مردم است، مردم در هیچ عصری صاحب حق نیستند، بلکه در برابر خدا مکلّفند، مردم گرچه نسبت به یکدیگر آزادند اما نسبت به ذات اقدس اله بنده اند و بر اثر این بندگی از قید و بند بندگی هر چیز و هر کس آزاد هستند و اگر بنده خدایند موظفند که قوانین الهی را خوب درک و حفظ نمایند و از ضایع شدن آن جلوگیری کنند و مجریان را مورد حمایت قرار دهند، گرچه روح تکلیف به حق برمی گردد.

 

5ـ نظام حکومتی اسلام نظام امامت و امّت:

بررسی سیره انبیاء و مرسلان الهی یا امامان ـ علیهم السلام ـ نشان می دهد که نظام اسلامی ، نظام  امامت و امّت است. تک رهبری است نه جمع رهبری یا شورای رهبری. در دین خدا نه نبوت و رسالت شورایی وجود دارد نه امامت مشورتی، حتی اگر دو معصوم در یک عصر باشند یکی امام و دیگری مأموم و پیرو اوست همانند امام حسن و امام حسین ـ علیهما السلام ـ و گرچه در اسلام شورا مطرح است حتی اهل سنّت هم که «شورا» را تصویب کردند، برای آن نبود که شورا خلافت کند، بلکه برای این بود که شورا خلیفه واحد را انتخاب کند؛ 

7ـ نظام حکومتی اسلام نظام سلطنتی و امپراطوری نیست

از سیره رسول اکرم ـ صلّی اللّه علیه و آله و سلّم ـ و امامان ـ علیهم السلام ـ استفاده می شود که نظام حکومتی اسلام نظام سلطنتی و امپراطوری نیست؛ یعنی نظامی نیست که برای حاکم آن مزایای مالی و رفاهی خاصی مانند داشتن خانه های متعدد و یا حقوق زاید لحاظ شود یا برتر از قانون باشد.

حاکم اسلامی نمی تواند اسراف و اتراف را قانونی کند و بعد بگوید همه در برابر قانون مساوی هستند، 

 

 

منابع : 

بخش الف  : از مجموعه مقالات  سیاسی به زبان ساده - آشنایی با مارکسیسم – دکتر حمید نساج – گروه جامعه و ارتباطات 

تنظیم برای تبیان : عطاءا... باباپور 

بخش ب :  

بشیریه، حسین (1378)؛ تاریخ اندیشه‌های سیاسی قرن بیستم: لیبرالیسم و محافظه کاری؛ تهران: نشر نی

لیبرالیسم، معنا و تاریخ آن، جان سالوین شاپیرو، ترجمه محمد سعید حنایی، تهران: نشر مرکز، 1380

بخش ج :  سایت  hawzah.comآزادى، آیزایا برلین؛ انتشارات خوارزمى.

-  بشیریه، حسین؛ تاریخ اندیشه‌های سیاسی در قرن بیستم، تهران، نشر نی، 1379، چاپ دوم، جلد دوم، 

 صلاحی، ملک یحیی؛ اندیشه‌های سیاسی غرب در قرن بیستم، تهران، نشر قومس، 1383، چاپ دوم، .

قوام، عبدالعلی؛ روابط بین الملل، نظریه‌ها و رویکردها، تهران، نشر سمت، 1384، چاپ اول، -

-  برچسب‌ها : لیبرال دمکراسی, سوسیال دمکرات, نئولیبرالیسم, لیبرالیسم کلاسیک, لیبرالیسم سیاسی, لیبرالیسم اقتصادی, لیبرالیسم اخلاقی, لیبرالیسم فرهنگی

 

تهیه کنندگان :

  مهناز رجب زاده ،  اشرف فرخ ، بتول عبدالمجیدی 

 

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » عاطفه حسین پور
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

سیاست و روابط آن با سایر علوم اجتماعی
برنامه ریزی
برنامه ریزی
طبقه بندی هدف های فرهنگی و هدف-های کلی برنامه ریزی فرهنگی
طبقه بندی هدف های فرهنگی و هدف های کلی برنامه ریزی فرهنگی
[عناوین آرشیوشده]
» منو
صفحه اصلی
برنامه ریزی فرهنگی
دولت و فرهنگ
خلاصه دروس
مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی

» درباره من

مدیریت امور فرهنگی پودمان 4

» آرشیو مطالب
آبان 92
آذر 92

» لوگوی وبلاگ


» صفحات اختصاصی


» لوگوی لینک دوستان

>> بازدید امروز: 11
>> بازدید دیروز: 4
>> مجموع بازدیدها: 78221