برنامهریزی تخصصی
گاهی با توجه به ماهیت تخصصی برخی از وظایف مدیریت برای انجام آنها برنامهریزی میشود. این برنامه ریزیها را برنامه ریزی تخصصی مینامند که بر اساس وظایف مدیریت در سازمان عنوان میگردد .
الف- برنامه ریزی و کنترل تولید (مدیریت تولید)
عبارتست از تعیین نیازها و تأمین ابزار و تسهیلات و تربیت نیروی انسانی لازم برای تولید محصولات و کالاها با توجه به تقاضای موجود در بازار و نیازهای پیش بینی نشده جامعه.
برنامه ریزی تولید
فرایند تصمیم گیری در خصوص منابعی است که سازمان برای عملیات تولید آینده اش به آنها نیاز دارد و همچنین تخصیص این منابع جهت تولید محصول مورد نظر در تعداد مورد نیاز وبا کمترین هزینه .
اهداف برنامه ریزی تولید
1. رضایت مندی مشتری
2. کمک به مدیران جهت تصمیم گیری بهتر
3. استفاده مناسب ازمنابع
4. کاهش هزینه های تولیدی ناشی از اضافه کاری
5. کاهش هزینه های تولیدی ناشی ازقرارداد جنبی
6. کاهش هزینه های نگهداری
انواع برنامه ریزی تولید
1. برنامه ریزی بلند مدت
2. برنامه ریزی میان مدت
3. برنامه ریزی کوتاه مدت
1- برنامه ریزی بلند مدت
افق برنامه ریزی حداقل به ارائه از فاصله زمانی بین تصمیم به تغییردادن تجهیزات اصلی تولید واجرای این تصمیمات می باشد.
برنامه ریزی بلندمدت شامل موارد زیر می باشد:
· مشخص کردن خط مشی تولید
· تخمین سرمایه گذاری،ماشین آلات وتجهیزات و...
· نمایندگی های فروش و توزیع و...
· مشخص کردن خط مشی بازار وپشتیبانی
2- برنامه ریزی میان مدت
این مرحله که معمولاً 3تا18ماه می باشد،فاصله بین سفارش مواد اولیه محصول تا زمانیکه محصول نهایی از خط تولید خارج میشود،در حیطه برنامه ریزی میان مدت قرار دارد
برنامه ریزی میان مدت شامل موارد زیر است:
· مشخص کردن ظرفیت ها
· تعیین نیازهای اضافه کاری
· برنامه ریزی استخدام
· برسی میزان تولید در ماه های مختلف
· تعیین سیستم تولید
3- برنامه ریزی کوتاه مدت
در این مرحله برنامه جزئی تر عملیات تولیدی مشخص میگردد،که معمولاً کمتر از سه ماه است.
برنامه ریزی کوتاه مدت شامل موارد زیر میباشد:
· هر کارگر چه کاری را باید انجام دهد؟
· اندازه دسته تولیدی چقدر است؟
· چه فرم هایی وچه اسنادی بایستی رد و بدل شود؟
· خرید ها چه موقع و چگونه انجام گیرد؟
برنامه ریزی تولید ادغامی
برنامه ریزی در سطحی که تمامی محصولات از منابع و تجهیزات مشترک استفاده می کنند،انجام می شود.
ترکیب تقاضای محصولات مختلف با یک واحد مشترک
هدف:
استفاده مطلوب از منابع انسانی وتجهیزات
سیستم تولیدی پیوسته
یعنی سیستمی که فرایند تولید در آن به شکل مستمر و پیوسته اتفاق
می افتد ( محل نیروگاه های برق صنایع و فولاد)
علت پیوسته بودن آن
چون هزینه راه اندازی مجدد و زمان آماده سازی آن زیاد است و ازمشخصه های این سیستم دارای تولید بالا هستند و تنوع تولید آنها پایین است چون اکثر محصولات آنها مشابه همدیگر است.
3- سیستم تولید پروژه ای
در این سیستم محصول فقط یک بار تولید می گردد و تکرار تولید به ندرت اتفاق می افتد.در این سیستم برنامه ریزی به کنترل پروژه تبدیل می گردد.
4-سیستم موجودی خالص
در این سیستم فقط خرید و توزیع انجام می گیرد(انبار قطعات یدکی) و فرایند ساخت وجود ندارد.
استقرار کارگاهی(فرایندی)
دپارتمان ها شامل ماشین آلاتی با قابلیت های مشابهی هستند که عملکردهای یکسانی را انجام می دهند.
کاربرد:
1. تنوع تولید زیاد باشد.
2. حجم تولید کم باشد.
3. زمان انجام عملیات متغیر باشد.
4. ماشین آلات سنگین و گران قیمت باشند.
استقرار کارگاهی
مزایا
- کاهش تاثیر بر روی تغییر و تعداد ماشین آلات
- سرمایه گذاری کم بر روی ماشین آلات
- سرمایه گذاری کم بر روی ماشین آلات
- انعطاف پذیری در مورد زمان تولید هر محصول
- استفاده از ماشین آلات به طور موثر در حجم تولید کم
معایب
- مشکلتر شدن برنامه ریزی و کنترل
- نیاز به مهارت بالای کارگران
- افزایش زمان ساخت محصول در جریان ساخت
- افزایش زمان آماده سازی
استقرار محصولی
ماشین آلات به گونه ای قرار می گیرند که مواد از ابتدای خط وارد فرایند شده و با تکمیل فرآوری در آخرین دستگاه مواد خام به محصول نهایی تبدیل شده است.
کاربرد:
1. حجم تولید زیاد باشد.
2. طرح محصول و قطعات یکسان باشد.
3. میزان تولید ثابت و یکنواخت باشد.
استقرار محصولی
مزایا
- کاهش حجم مواد درجریان ساخت
- کاهش حمل و نقل
- عدم نیاز به کارگر ماهر
- کاهش زمان راه اندازی
- سادگی نظارت و برنامه ریزی
معایب
- حجم سرمایه گذاری بالا بر روی ماشین آلات
- افزایش قیمت تمام شده در حجم تولید کم
- توقف یک ماشین باعث توقف خط می شود
- یکنواختی کار و عدم آموزش پرسنل
استقرار ثابت
در این نوع استقرار محصول ثابت بوده و عوامل تولیدی جهت تکمیل محصول بر اساس یک بر نامه مشخص بکار گرفته شده و جا به جا می شوند.
کاربرد:
معمولاً هنگامی استفاده می شود که محصول حجیم و بزرگ و همچنین هزینه جابجایی محصول زیاد باشد.(ساخت کشتی و هواپیما)
استقرار ثابت
مزایا
- بالا بودن انعطاف پذیری و امکان ایجاد تغییر در طرح محصول
- پایین بودن هزینه حمل و نقل
- پایین بودن زمان بندی و اجرا
معایب
- عدم استفاده از این روش در فرآیندهایی که نیاز به ماشین آلات سنگین دارد
- تولید انبوه امکان ندارد
فن آوری گروهی
یک نوع فلسفه تولید است که در آن قطعات مشابه گروه بندی میشوند تا از مزایای تشابه آنها در طراحی و تولید استفاده گردد.
به این گروهها خانواده قطعات(part family)گفته می شود.
ب- برنامه ریزی نیروی انسانی
در این نوع از برنامه ریزی با تعیین افراد مورد نیاز سازمان در سالهای آینده امکانات و تسهیلات مورد نیاز (انتخاب ، آموزش ، ترفیع ، بازنشستگی و ...) تخمین زده میشود. برنامه ریزی نیروی انسانی با تهیه نمودار (ساختار) سازمانی آغاز میشود و مواردی نظیر تهیه نمودار جانشین و ترفیع، تدوین آیین نامه استخدامی و تنظیم برنامه های آموزشی ضمن خدمت را در بر میگیرد.
همانطور که میدانیم امروزه در بین منابع سازمانی، «منابع انسانی» با ارزشترین عامل تولید و مهمترین سرمایه هر سازمان است به عبارت دیگر منابع انسانی هر سازمان منبع اصلی زاینده مزیت رقابتی و ایجاد کننده قابلیتهای اساسی هر سازمان است، پس یکی از عمدهترین برنامهریزیهای سازمانی، برنامهریزی منابع انسانی است. مقولهای که به قول جیمز واکر در سالهای اخیر بعنوان ابزاری است که به طور مستقیم اهداف و استراتژیهای سازمانی را به اهداف و برنامههای منابع انسانی مورد نظر متصل میسازد.
بررسی فراز و فرودهای توسعه منابع انسانی نشان میدهد که امروزه نقش و اهمیت نیروی انسانی در رشد و توسعه سازمانها (و بعضاً جوامع بشری) بیش از پیش نمایان گشته است. از این رو در عصر جدید به «انسان» در مدیریت بعنوان «سرمایهای بیپایان» و با ارزش مینگرند. زیرا دیگر به خوبی روشن است که کاهش سرمایه بالنده انسانی منجر به کاهش بهرهوری و تولید میشود. به عبارت دیگر متفکران علم مدیریت بر این اعتقادند که کارکنان را باید مبنا و ریشه اصلی بهبود کیفیت و بهرهوری دانست و آنها را مبنای اصلی فرآیند افزایش کارآیی و نوعی سرمایه به حساب آورد.
با عنایت به مطالب ذکر شده در مییابیم که منابع انسانی، منبع استراتژیک سازمانی محسوب میشوند، از این رو جز مهم و لاینفک مباحث برنامه ریزی استراتژیک، (منابع انسانی) هستند. روند تغییرات و دگرگونیهای تکنولوژیک، اجتماعی و اقتصادی در محیط داخلی و خارجی سازمانها موجب نگرش جدید علم مدیریت به مقوله برنامه ریزی استراتژیک منابع انسانی شده است. امری که غفلت از آن میتواند پیامدهای جبران ناپذیری را برای سازمانها به همراه داشته باشد اگر سازمانها میخواهند در محیط پرتلاطم امروزی از حیات مستمر برخوردار باشند باید همسو با تغییرات محیطی نگرش جامع و راهبردی داشته باشند و الزامات گوناگونی را مد نظر قرار دهند. و از آنجا که منابع انسانی کارآمد (کارکنان دانشی) اساسیترین منبع رقابتی سازمانها هستند لزوم برنامهریزی راهبردی در زمینه سرمایههای انسانی سازمانی از اهمیت بیشتری برخوردار است. امری که متأسفانه نادیده گرفتن آن در بسیاری از سازمانها سبب شده است آنها همواره از کمبود نیروهای مؤثر و کارآمد رنج ببرند.
برنامه ریزی نیروی انسانی
در تعریف برنامه ریزی نیروی انسانی ذکر این نکته ضروری است که اکثر صاحبنظران مدیریت، برنامه ریزی نیروی انسانی را در اصل یک فرآیند استراتژیک میدانند که در جهت اهداف کلی سازمان و شیوههای لازم برای نیل به آن حرکت میکند. برای فرآیند برنامهریزی نیروی انسانی (HRP: HUMAN RESOURCES PLANTNG) تعاریف متعددی بیان شده است که تعدادی از آن به شرح زیر است:
1- برنامه ریزی نیروی انسانی را فرآیند پدید آوردن و تعیین هدفها، سیاستها و برنامههایی گویند که به پرورش، کاربرد و توزیع نیروی انسانی میپردازد تا مقاصد اقتصادی، خدماتی و ... تأمین میشود.
2- برنامه ریزی نیروی انسانی فرآیندی است که بوسیله آن سازمان تعیین میکند که برای نیل به اهداف خود به چه تعداد کارمند با تخصص و مهارتهایی برای چه مشاغلی نیاز دارد.
3- تعیین تعداد افرادی که در سالهای آینده برای تأمین هدفهای سازمان باید انتخاب گردند، آموزش ببینند، ترفیع یابند، بازنشسته یا اخراج شوند و مانند آن که براساس تسهیلات و وسایل مورد نیاز تخمین زده میشود.
مراحل برنامه ریزی نیروی انسانی
برنامه ریزی منابع انسانی را در چهار مرحله میتوان به اجرا درآورد:
1- مرحله اول: در مرحله اول گردآوری، تحلیل و پیش بینی دادهها به منظور پیشبینی عرضه منابع انسانی صورت میگیرد. این مرحله بر پا داشتن یک نظام اطلاعاتی منابع انسانی است که به دنبال آن با افزودن بر نظام اطلاعاتی منابع انسانی تقاضای منابع انسانی نیز مورد پیش بینی قرار میگیرد.
2- مرحله دوم: در این مرحله هدفها و سیاستهای کلی منابع انسانی تعیین میگردند و بدنبال آن حمایت مدیران بلند پایه در مورد آنها (هدفها) جلب میشود.
3- مرحله سوم: این مرحله شامل طراحی و به انجام رساندن طرحها و برنامههای عملی در زمینههایی مانند کارمند یابی، آموزش و ترفیع است که سازمان را قادر خواهد ساخت به هدفهای منابع انسانی خود دست یابد.
4- مرحله چهارم: نظارت بر طرحها و برنامههای امور کارکنان و ارزیابی آنها به منظور آسان کردن پیشرفت بسوی هدفهای برنامهریزی منابع انسانی در این مرحله صورت میپذیرد.
برنامه ریزی راهبردی منابع انسانی و پیوند آن با برنامه ریزی استراتژیک
همانطور که ذکر شد برنامه ریزی در واقع عبارتست از طریقه و روش نیل به اهداف سازمانی. از این رو برنامهریزی استراتژیک فرآیندی است که ضمن آن اهداف بلند مدت سازمانی تعیین و تصمیمگیری بر مبنای روشها، جهت دستیابی به این اهداف را در بر میگیرد که از قبل پیشبینی شدهاند.
برنامه ریزی منابع انسانی در واقع فرآیندی است برای ارزیابی تقاضا، اندازه، ماهیت و عرضه منابع انسانی برای نیل به تقاضای مورد نیاز. از این رو، نخستین مرحله هر برنامه مدیریت امور کارکنان و منابع انسانی، برنامه ریزی نیروی انسانی است.
برنامه ریزی منابع انسانی به طور مستقیم با برنامه ریزی استراتژیک پیوند مییابد و مهمترین عامل و ابزاری که اهداف و خطمشیهای سازمانی را به اهداف و برنامههای منابع انسانی ارتباط میدهد، برنامهریزی استراتژیک منابع انسانی است. از این رو، بین برنامهریزی منابع انسانی و برنامهریزی استراتژیک ارتباط تنگاتنگی وجود دارد.